آرزوی بزرگ...
دلم میخواست یکی و داشتم . . . بعضی وقتا که مثل الان خیلی احساس تنهایی میکنم. . .
میومد کنارمو . . . دستش و میذاشت دو طرف صورتمو . . . زل میزد تو چشام و . . . بهم
میگفت : ببین . . . تو منو داری . . .
دلم میخواست یکی و داشتم . . . بعضی وقتا که مثل الان خیلی احساس تنهایی میکنم. . .
میومد کنارمو . . . دستش و میذاشت دو طرف صورتمو . . . زل میزد تو چشام و . . . بهم
میگفت : ببین . . . تو منو داری . . .
چرندیات ذهنه خسته یه پسر تنهایی...
تعداد صفحات : 7